گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چونک درآییم به غوغای شب گرد برآریم ز دریای شب

❈۱❈
چونک درآییم به غوغای شب گرد برآریم ز دریای شب
خواب نخواهد بگریزد ز خواب آنک بدیدست تماشای شب
❈۲❈
بس دل پرنور و بسی جان پاک مشتغل و بنده و مولای شب
شب تتق شاهد غیبی بود روز کجا باشد همتای شب
❈۳❈
پیش تو شب هست چو دیگ سیاه چون نچشیدی تو ز حلوای شب
دست مرا بست شب از کسب و کار تا به سحر دست من و پای شب
❈۴❈
راه درازست برانیم تیز ما به درازا و به پهنای شب
روز اگر مکسب و سوداگریست ذوق دگر دارد سودای شب
❈۵❈
مفخر تبریز توی شمس دین حسرت روزی و تمنای شب

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۶

تصاویر

کامنت ها

فرزام
2019-11-15T01:13:31
برخلاف شب در شعر شاعران معاصر، شب حضرت مولانا عاری از سیاهی و تیرگی و ترس است. شب وصل است وصعود به عالم ماورا.
..
2019-11-15T10:56:37
درودشاعر برای بیان دریافتهای خود در قالب شعر، ممکن است از هر پدیده‌ای در عالم محسوسات استفاده نماید. این امر، هر بار منحصر به همان بیت یا شعر است و نیت شاعر، شخصیت دادن به این پدیده‌ها نیست. شایسته است در هر شعر یا بیت در پی درک مفاهیم مورد نظر شاعر باشیم؛ چه بسا این تعمیم دادن، خلاف منظور شاعر را به ما القا نماید.
همایون
2017-06-17T20:42:48
به‌‌‌ درون شاعر میتوان با واژه‌های مورد علاقه او پی‌ برد، واژه‌ها راه دنیای بزرگ عدم را میگشایند برای جلال دین شب، ماه، خواب، خیال،غیب، فنا و عدم واژه‌های بسیار عزیز و مقدس هستند که به‌‌‌ سوی یگانگی و عشق و معشوق می‌روندروز و روزگار و کسب و کار پراکنده و نا بسامان است و ژرفای آن اندک درون است که گسترده و توانمند میتواند هر صورتی را در بیرون پدیدار سازد، بیرون یا دنیای مکان و زمان استوار بر درون است آنگونه که سنگ استوار بر درون پر غوغا و هیاهوی اتم هاستهمه شب‌ها همانندند و راه به‌‌‌ گذشته کهن دارند و سخن از ماه میگویند، ماه را میتوان تماشا کرد اما خورشید را نه‌ و روز‌ها متفاوت و رنگارنگشب به‌‌‌ خیال راه دارد و خیال به‌‌‌ معنا و معنا به‌‌‌ سخن و سخن به‌‌‌ انسانهای معنوی در شب به‌‌‌ آسانی میتوان خانه یی کنار کاخ فردوسی داشت و کلبه‌ای در باغ مولانا و هر روز به احوال پرسی‌ حافظ رفت و با خیام به گشت و گذار و تفرج پرداخت ماه نشانه غیبت شمس است یعنی‌ خورشید در غیب خانه دارردو نزدیک‌ترین در آسمان است و آسمان پر ستاره که دفتر گذشته است و گذشته غیب است و غیب در عدم است ماه دروازه عدم است، جلال دین است که از شمس با ما می‌گویداین غزل کلید غزل دیگری است که مگوید داد جاروبی بدستم آن نگار گفت کز‌ دریا برنگیزان غبار