گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ادر کاسی و دعنی عن فنونی جننت فلا تحدث من جنونی

❈۱❈
ادر کاسی و دعنی عن فنونی جننت فلا تحدث من جنونی
نه چون ماندست ما را، نی چگونه ندانم تو دلاراما که چونی
❈۲❈
رایت الناس للدنیا زبونا و ذقت العشق فالدنیا زبونی
مترس از خصم و تو فارغ همی باش که عاشق هست آن بحر فزونی
❈۳❈
فما للخلق یا صاحی ظهوری و ما للخلق یا صاحی کنونی
اگر عشقم درون آرام گیرد کجا بیندم این خلق برونی
❈۴❈
و مادام الهوی تغلی فؤادی فلا تطمع قراری اوسکونی
ایا نفس ملامت گر، خمش کن که هم تو در ضلالت رهنمونی
❈۵❈
ضلال العشق یا صاحی حلالی خراب العشق یا صاحی حصونی
زهی کشتی شاهانه که عشق است که رانندش درین دریایی خونی
❈۶❈
فتبریز و شمس‌الدین قصدی انادیهم، خدونی اوصلونی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

مجتبی
2017-11-04T15:41:41
با سلام. بیت یکی مانده ب آخر باید اینگونه نوشته شود: "دریای خونی"زهی کشتی شاهانه که عشق استکه رانندش درین دریای خونی
مجتبی
2017-11-04T15:43:00
1.با سلام. بیت یکی مانده به آخر باید اینگونه نوشته شود: “دریای خونی” زهی کشتی شاهانه که عشق است که رانندش درین دریای خونی
نادر..
2019-01-20T10:24:20
اگر عشقم درون آرام گیرد،کجا بینندم این خلق برونی..