گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:یا ساقی اسقنی براح عجل فقد استضا صباحی

❈۱❈
یا ساقی اسقنی براح عجل فقد استضا صباحی
واستنور جملة النواحی یا معتمدی و یا شفایی
❈۲❈
یا ساقیتی و نور عینی یا راحة مهجتی وزینی
یا بدر اما تقل من این؟ یا معتمدی و یا شفایی
❈۳❈
چون از رخ او نظر ربودی هر لحظه که با خودی جهودی
بی‌آتش عشق دانک دودی یا معتمدی و یا شفایی
❈۴❈
قد جء قلندر مباحی یا ساقی اقبلی براح
وأسقیه کذا الی‌الصباح یا معتمدی و یا شفایی
❈۵❈
زان روی که جان و جان فزایی از یک نظری تو دلربایی
حقست ترا که بی‌وفایی یا معتمدی و یا شفایی
❈۶❈
سر دست بر آن قرار بودن با فصل خزان بهار بودن
با یار رمیده یار بودن یا معتمدی و یا شفایی
❈۷❈
زان رو که ز هر خسیم خسته اسرار تو ای مه خجسته
گوییم ولیک بسته بسته یا معتمدی و یا شفایی
❈۸❈
در عشق درآمدی بچستی وانگاه تو لوح ما بشستی
بستیم و تو بسته را شکستی یا معتمدی و یا شفایی
❈۹❈
زین آتش در هزار داغیم وز داغ چو صد هزار باغیم
وز ذوق تو چشم وهم چراغیم یا معتمدی و یا شفایی
❈۱۰❈
گویند که: « در جفاست، اسرار » باور کردم ز عشق آن یار
نی نی، نه حد جفاست این کار یا معتمدی و یا شفایی
❈۱۱❈
ای دل تو به عشق چند جوشی؟! تا کی تو ز عاشقی خروشی؟!
در عشق خوش است هم خموشی یا معتمدی و یا شفایی
❈۱۲❈
ای نقش خیال شهرهٔاری از دیدهٔ ما مرو تو، باری
ای از رخ دوست یادگاری یا معتمدی و یا شفایی
❈۱۳❈
ای باغ بمانده از بهاری گل رفت و بمانده سبزه‌زاری
می‌کن تو به صبر، دار داری یا معتمدی و یا شفایی
❈۱۴❈
من بند تو یار می‌گزینم لیک از تبریز شمس دینم
در آتش عاشقی چنینم یا معتمدی و یا شفایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بی نشان
2020-10-20T14:39:30
ای نقش خیال شهریاری