گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گهی پرده‌سوزی، گهی پرده‌داری تو سر خزانی، تو جان بهاری

❈۱❈
گهی پرده‌سوزی، گهی پرده‌داری تو سر خزانی، تو جان بهاری
خزان و بهار از تو شد تلخ و شیرین توی قهر و لطفش، بیا تا چه داری
❈۲❈
بهاران بیاید، ببخشی سعادت خزان چون بیاید، سعادت بکاری
ز گل‌ها که روید بهارت ز دل‌ها به پیش افکند گل سر، از شرمساری
❈۳❈
گرین گل ازان گل یکی لطف بردی نکردی یکی خار در باغ خاری
همه پادشاهان، شکاری بجویند توی که به جانت بجوید شکاری
❈۴❈
شکاران به پیشت، گلوها کشیده که جان بخش ما را، سزد جان سپاری
قراری گرفته، غم عشق در دل قرار غم الحق دهد بی‌قراری
❈۵❈
دلا معنی بی‌قراری بگویم بنه گوش، یارانه بشنو، که یاری
فدیت لمولی به افتخاری بطی‌الاجابة، سریع‌الفرار
❈۶❈
و منذ سبانی هواه، ترانی اموت و احیی، بغیر اختیاری
اموت بهجر، و احیی بوصل فهذاک سکری، وذاک خماری
❈۷❈
عجبت بانی اذرب بشمس اذا غاب عنی زمان‌التواری
اذا غاب غبنا، و ان عادَ عُدنا کذا عادةالشمس فوق‌الذراری
❈۸❈
بمائین یحیی، بحس و عقل فذوا الحس راکد، وذوا العقل جاری
فماالعقل، الا طلاب المواقب و ماالحس الاخداع العواری
❈۹❈
فذو العقل یبصر هداه و یخضع و ذوالحس یبصر هواه یماری
گهی آفتابی ز بالا بتابی گهی ابرواری چو گوهر بباری
❈۱۰❈
زمین گوهرت را به جای چراغی نهد پیش مهمان به شب‌های تاری
ز من چون روی تو ز من رود هم برم چون بیایی، مرا هم بیاری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

گ.غ
2012-07-16T10:20:23
در بیت آخر، یک "من" جا افتاده است."ز من چون رَوی تو، ز من، من رود هم"
بزرگمهر وزیری
2008-10-21T09:02:26
در بیت 18، مصرع دوم به جای «چو گوهر بتابی» باید باشد «چو گوهر بباری»---پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما جایگزینی انجام شد.
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
2021-03-06T01:49:26
در بیتإذا غاب غبنا، و إن عاتعدنابنده هرچه سعی کردم برای عاتعدنا ریشه ای بیابم نشد که نشدبا توجه به فعل قبلش که غاب/ غِبنا است این هم باید عادَ/عُدنا باشدچون غایب شود غایب شویم و چون بازگردد بازگردیممصرع بعد هم مکمل همین بحث استکذا عادةالشمس فوق‌الذراری
افق
2018-09-29T01:57:19
با تقدیم احترام و تشکر از زحمات شما در جمع آوری این گنجینۀ ادبی و عرفانی. امیدوارم قسمت عربی این غزل به اساس نسخه چاپی استاد فروزانفر به قرار ذیل تصحیح گردد:فدیت لمولیً به افتخاریبطئ ‌الاجابة، سریع‌الفرارو منذ سبانی هواه، ترانیاموت و احیا، بغیر اختیاریاموت بهجرٍ، و احیا بوصلٍفهذاک سُکری، وذاک خُماریعجبت بانی اذوب بشمسٍاذا غاب عنی زمان‌التواریإذا غاب غبنا، و إن عاد عدناکذا عادة الشمس فوق‌ الذراریبمائین یُحیی ، بحسٍ و عقلٍفذوا الحس راکد، وذوا العقل جاریفماالعقل، الا طَلّاب العواقبو ماالحس الاخِداع العَواریفذو العقل یُبصِر هُداهُ و یَخضَعو ذوالحس یُبصِر هواهُ یماری