گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیا کامروز ما را روز عیدست از این پس عیش و عشرت بر مزیدست

❈۱❈
بیا کامروز ما را روز عیدست از این پس عیش و عشرت بر مزیدست
بزن دستی بگو کامروز شادی‌ست که روز خوش هم از اول پدیدست
❈۲❈
چو یار ما در این عالم کی باشد چنین عیدی به صد دوران کی دیدست
زمین و آسمان‌ها پرشکر شد به هر سویی شکرها بردمیدست
❈۳❈
رسید آن بانگ موج گوهرافشان جهان پرموج و دریا ناپدیدست
محمد باز از معراج آمد ز چارم چرخ عیسی دررسیدست
❈۴❈
هر آن نقدی کز این جا نیست قلبست میی کز جام جان نبود پلیدست
زهی مجلس که ساقی بخت باشد حریفانش جنید و بایزیدست
❈۵❈
خماری داشتم من در ارادت ندانستم که حق ما را مریدست
کنون من خفتم و پاها کشیدم چو دانستم که بختم می کشیدست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۴۱

تصاویر

کامنت ها

..
2019-04-21T13:43:36
خماری داشتم من در ارادتندانستم که حق ما را مرید است..
علیرضا حیدری
2021-03-21T00:39:05
همان املای کی درست است با تلفظ کِی در خط فارسی و گونه معادلش در خط پهلوی برای تلفظ کسره یا یای مجهول به کار می رفته. کم کم ه غیر ملفوظ جای این ی را در خط گرفت.
Monir Samiee
2017-05-31T08:13:57
چو یار ِ ما دراین عالم که باشد ، ایضا در مصرع بعد ، کی = که