مولانا:به جان تو که سوگند عظیمست که جانم بیتو دربند عظیمست
❈۱❈
به جان تو که سوگند عظیمست
که جانم بیتو دربند عظیمست
اگر چه خضر سیرآب حیاتست
به لعلت آرزومند عظیمست
❈۲❈
سخنها دارم از تو با تو بسیار
ولی خاموشیم پند عظیمست
هر آن کز بیم تو خاموش باشد
اگر چه خر خردمند عظیمست
❈۳❈
هر آن کس کو هنر را ترک گوید
ز بهر تو هنرمند عظیمست
فکندم خویش را چون سایه پیشت
فکندن پیشت افکند عظیمست
❈۴❈
که بغداد تو را داد بزرگست
سمرقند تو را قند عظیمست
حریصم کرد طمع داد قندت
اگر چه بنده خرسند عظیمست
❈۵❈
بریدستی مرا از خویش و پیوند
که دل را با تو پیوند عظیمست
خمش کن همچو عشق ای زاده عشق
اگر چه گفت فرزند عظیمست
❈۶❈
رکاب شمس تبریزی گرفتم
که زین شمس زرکند عظیمست
کامنت ها