مولانا:صدایی کز کمان آید نذیریست که اغلب با صدایش زخم تیریست
❈۱❈
صدایی کز کمان آید نذیریست
که اغلب با صدایش زخم تیریست
مؤثر را نگر در آب آثار
کاثر جستن عصای هر ضریریست
❈۲❈
پس لا تبصرونت تبصرونیست
بصر جستن ز الهام بصیریست
تو هر چه داری نه جویانش بودی
طلبها گوش گیری و بشیریست
❈۳❈
چنان کن که طلبها بیش گردد
کثیرالزرع را طمع وفیریست
مشو نومید از ظلمی که کردی
که دریای کرم توبه پذیریست
❈۴❈
گناهت را کند تسبیح و طاعات
که در توبه پذیری بینظیریست
شکسته باش و خاکی باش این جا
که میجوید کرم هر جا فقیریست
❈۵❈
کرم دامن پر از زر کرد و آورد
که تا وا میخرد هر جا اسیریست
عزیزی بخشد آن کس را که خواریست
بزرگی بخشد آن را که حقیریست
❈۶❈
که هستی نیستی جوید همیشه
زکات آن جا نیاید که امیریست
ازیرا مظهر چیزیست ضدش
از این دو ضد را ضد خود ظهیریست
❈۷❈
تو بر تخته سیاهی گر نویسی
نهان گردد که هر دو همچو قیریست
بود فرقی ز تری تا ترست خط
چو گردد خشک پنهان چون ضمیریست
❈۸❈
خمش کن گر چه شرحش بیشمارست
طبیعتها عدو هر کثیریست
کامنت ها