گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:در این جو دل چو دولاب خرابست که هر سویی که گردد پیشش آبست

❈۱❈
در این جو دل چو دولاب خرابست که هر سویی که گردد پیشش آبست
وگر تو پشت سوی آب داری به پیش روت آب اندر شتابست
❈۲❈
چگونه جان برد سایه ز خورشید که جان او به دست آفتابست
اگر سایه کند گردن درازی رخ خورشید آن دم در نقابست
❈۳❈
زهی خورشید کاین خورشید پیشش چو سیماب از خطر در اضطرابست
چو سیماب‌ست مه بر کف مفلوج بجز یک شب دگر در انسکابست
❈۴❈
به هر سی شب دو شب جمع‌ست و لاغر دگر فرقت کشد فرقت عذابست
اگر چه زار گردد تازه روی‌ست ضحوکی عاشقان را خوی و دابست
❈۵❈
زید خندان بمیرد نیز خندان که سوی بخت خندانش ایابست
خمش کن زانک آفات بصیرت همیشه از سؤالست و جوابست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۵۹

تصاویر

کامنت ها

هنگامه حیدری
2015-01-27T19:33:19
در بیت هشتم می فرماید:اگر چه زار گردد، تازه روی استضحو کی ، عاشقان را خوی و داب استاین بیت در نسخه تصحیح شده استاد فروازانفر ص 214 جلد نخست نیز به همین شکل آمده است .داب به معنای عادت و خوی استضحو اگر با فتحه ض باشد به معنای هنگام چاشت استو اگر با ضمه ض باشد به معنای بیرون آمدن در آفتاب.با توجه به قرینه های موجود در مصراع قبل و بیت بعد و با توجه به اندیشه شادی مدار مولانا پندار من این ایت که این مصراع باید به این شکل باشد:ضحک مر عاشقان را خوی و داب استو الله اعلم بالصواب
جعفر
2010-07-02T11:31:12
مصرع آخر باید سوال باشد و نه سال- ترتیب شعر چنین می گوید---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
وفایی
2017-04-04T13:21:20
ضحوک دارای معنی دیگری هم هست که فراموش کردم بنویسم :ضحوک (zahuk ) ص . ع . بسیار خند .ضحوک ( zahuk ) ا . ع . راه فراخ و پیدا و آشکار و روشن .منبع : فرهنگ نفیسی
وفایی
2017-04-04T00:30:54
اینجا اصلا صحبت از ضحو نیست . مولانا می گوید ضحوکی نه ضحو .ضحوک یعنی : بسیار خند . ( فرهنگ نفیسی )در مورد " داب " هم اشتباه می کنید .داب بر وزن خواب ، یعنی : کروفر و شان و شوکت و خودنمایی .داب که شما نوشته اید ( به معنی رسم و عادت و خو ) ، تلفظش da'b است . در واقع اصلا داب نیست و آن الف ، همزه است . و مثل راس (= سر ) خوانده می شود .منبع : فرهنگ نفیسیدر این غزل اگر به قافیه ها توجه کنید می بینید که داب بر وزن خواب ( به معنی کر و فر و... ) صحیح است .