مولانا:دو چشم آهوانش شیرگیرست کز او بر من روان باران تیرست
❈۱❈
دو چشم آهوانش شیرگیرست
کز او بر من روان باران تیرست
کمان ابروان و تیر مژگان
گواهانند کو بر جان امیرست
❈۲❈
چو زلف درهمش درهم از آنم
که بوی او به از مشک و عبیرست
در آن زلفین از آن میپیچد این جان
که دل زنجیر زلفش را اسیرست
❈۳❈
مگو آن سرو ما را تو نظیری
که ماه ما به خوبی بینظیرست
بیندازم من این سر را به پیشش
اگر چه سر به پیش او حقیرست
❈۴❈
خیال روی شه را سجده میکن
خیال شه حقیقت را وزیرست
کامنت ها