گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست

❈۱❈
تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست
آن جا که وصال دوستانست والله که میان خانه صحراست
❈۲❈
وان جا که مراد دل برآید یک خار به از هزار خرماست
چون بر سر کوی یار خسبیم بالین و لحاف ما ثریاست
❈۳❈
چون در سر زلف یار پیچیم اندر شب قدر قدر ما راست
چون عکس جمال او بتابد کهسار و زمین حریر و دیباست
❈۴❈
از باد چو بوی او بپرسیم در باد صدای چنگ و سرناست
بر خاک چو نام او نویسیم هر پاره خاک حور و حوراست
❈۵❈
بر آتش از او فسون بخوانیم زو آتش تیزاب سیماست
قصه چه کنم که بر عدم نیز نامش چو بریم هستی افزاست
❈۶❈
آن نکته که عشق او در آن جاست پرمغزتر از هزار جوزاست
وان لحظه که عشق روی بنمود این‌ها همه از میانه برخاست
❈۷❈
خامش که تمام ختم گشته‌ست کلی مراد حق تعالاست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۶۴

تصاویر

کامنت ها

هنگامه حیدری
2015-01-27T19:49:38
سه بیت نخست این غزل با اندکی تغییر از آن سنایی است و همچنین مصراع دوم بیت دوازدهم.
محمدرضا
2016-12-05T02:04:10
مولانا بسیار تحت تاثیر سنایی بوده و بسیار از سنایی استقبال کرده.«عطار روح بود و سنایی دو چشم او؛ ما از پی سنایی و عطار آمدیم»یا«گفت کسی خواجه سنایی بمرد؛ مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد» و ...
بهمن صباغ زاده
2012-10-08T23:43:03
درودمصرع دوم این بیت این‌گونه صحیح است:بر آتش از او فسون بخوانیمزو آتش تیزْ آبِ سیماستبا تشکر
مهدی
2013-03-24T22:07:26
لازم به ذکر است که این شعر به سنایی نیز نسبت داده شده است و در همین مجموعه به شماره 28 در غزلیات سنایی درج شده است. متاسفانه من فرصتی برای بررسی دقیق‌تر این موضوع نداشته‌ام.