گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن را که در آخرش خری هست او را به طواف رهبری هست

❈۱❈
آن را که در آخرش خری هست او را به طواف رهبری هست
بازار جهان به کسب برپاست زین در همه خارش وگری هست
❈۲❈
تا خارششان همی‌کشاند هر جای که شور یا شری هست
در یم صدفی قرار گیرد کو را به درونه گوهری هست
❈۳❈
اما صدفی که در ندارد در جستن درش معبری هست
گه در یم و گاه سوی ساحل در جستن قطره‌اش سری هست
❈۴❈
خاموش و طمع مکن سکینه آن راست سکون که مخبری هست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۷۷

تصاویر

کامنت ها

Behrouz
2019-09-26T23:10:09
طواف در اینجا احتمالا به معنای دزد و راهزن است
سیروس شاملو
2018-09-14T05:31:20
انباشت گران ثروت اندوزی که راهبر دارند و از سفره ی قدرت لقمه می زنند! همه از کله سحر تا شام برای کسب معاش کفش و کلاه می کنند تو گویی به بیماری گری درافتاده اند! و با این کارش به هر دری می زنند. اما درون انسان صدفی ست نهاد و انسان های ساکن در این دونده گی جنون آمیز راهبر ندارند بلکه مخبری دارند آگاه کننده ای که مصیبت بشری را اخبار می کند.
سیروس شاملو
2018-09-14T05:33:59
نباشت گران ثروت اندوزی که راهبر دارند و از سفره ی قدرت لقمه می زنند! از کله سحر تا شام برای کسب معاش کفش و کلاه می کنند تو گویی به بیماری گری درافتاده اند! و با این کسب و کارشان به هر دری می زنند. اما درون انسان صدفی ست نهاد و انسان های ساکن در این دونده گی جنون آمیز راهبر ندارند بلکه مخبری دارند آگاه کننده ای که مصیبت بشری را اخبار می کند.