گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:مطربا این پرده زن کان یار ما مست آمدست وان حیات باصفای باوفا مست آمدست

❈۱❈
مطربا این پرده زن کان یار ما مست آمدست وان حیات باصفای باوفا مست آمدست
گر لباس قهر پوشد چون شرر بشناسمش کو بدین شیوه بر ما بارها مست آمدست
❈۲❈
آب ما را گر بریزد ور سبو را بشکند ای برادر دم مزن کاین دم سقا مست آمدست
می‌فریبم مست خود را او تبسم می‌کند کاین سلیم القلب را بین کز کجا مست آمدست
❈۳❈
آن کسی را می‌فریبی کز کمینه حرف او آب و آتش بیخود و خاک و هوا مست آمدست
گفتمش گر من بمیرم تو رسی بر گور من برجهم از گور خود کان خوش لقا مست آمدست
❈۴❈
گفت آن کاین دم پذیرد کی بمیرد جان او با خدا باقی بود آن کز خدا مست آمدست
عشق بی‌چون بین که جان را چون قدح پر می‌کند روی ساقی بین که خندان از بقا مست آمدست
❈۵❈
یار ما عشق است و هر کس در جهان یاری گزید کز الست این عشق بی‌ما و شما مست آمدست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۹۱

تصاویر

کامنت ها

محمد
2018-12-06T23:33:54
باسلام این غزل توسط استاد حاجی بلند در لینک زیر شرح شده است انشا... مورد توجه دوستان قرارگیرد پیوند به وبگاه بیرونی
افشین
2021-07-21T09:04:20.8105286
می فریبم مست خود را او تبسم میکند. پروردگار نصیب کنه چنین ارتباطی را