گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:در ره معشوق ما ترسندگان را کار نیست جمله شاهانند آن جا بندگان را بار نیست

❈۱❈
در ره معشوق ما ترسندگان را کار نیست جمله شاهانند آن جا بندگان را بار نیست
گر تو نازی می‌کنی یعنی که من فرخنده‌ام نزد این اقبال ما فرخندگی جز عار نیست
❈۲❈
گر به فقرت ناز باشد ژنده برگیر و برو نزد این سلطان ما آن جمله جز زنار نیست
گر تو نور حق شدی از شرق تا مغرب برو زانک ما را زین صفت پروای آن انوار نیست
❈۳❈
گر تو سر حق بدانستی برو با سر باش زانک این اسرار ما را خوی آن اسرار نیست
راست شو در راه ما وین مکر را یک سوی نه زان که این میدان ما جولانگه مکار نیست
❈۴❈
شمس دین و شمس دین آن جان ما اینک بدان جز به سوی راه تبریز اسب ما رهوار نیست
مست بودم فاش کردم سر خود با یارکان زانک هشیاری مرا خود مذهب آزار نیست
❈۵❈
گر نهی پرگار بر تن تا بدانی حد ما حد ما خود ای برادر لایق پرگار نیست
خاک پاشی می‌کنی تو ای صنم در راه ما خاک پاشی دو عالم پیش ما در کار نیست
❈۶❈
صوفیان عشق را خود خانقاهی دیگر است جان ما را اندر آن جا کاسه و ادرار نیست
در تک دوزخ نشستم ترک کردم بخت را زانک ما را اشتهای جنت و ابرار نیست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۹۶

تصاویر

کامنت ها