مولانا:این چنین پابند جان میدان کیست ما شدیم از دست این دستان کیست
❈۱❈
این چنین پابند جان میدان کیست
ما شدیم از دست این دستان کیست
میدود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست
❈۲❈
آفتابا راه زن راهت نزد
چون زند داند که این ره آن کیست
سیب را بو کرد موسی جان بداد
بازجو آن بو ز سیبستان کیست
❈۳❈
چشم یعقوبی از این بو باز شد
ای خدا این بوی از کنعان کیست
خاک بودیم این چنین موزون شدیم
خاک ما زر گشت در میزان کیست
❈۴❈
بر زر ما هر زمان مهر نوست
تا بداند زر که او از کان کیست
جمله حیرانند و سرگردان عشق
ای عجب این عشق سرگردان کیست
❈۵❈
جمله مهمانند در عالم ولیک
کم کسی داند که او مهمان کیست
نرگس چشم بتان ره میزند
آب این نرگس ز نرگسدان کیست
❈۶❈
جسمها شب خالی از ما روز پر
ما و من چون گربه در انبان کیست
هر کسی دستک زنان کای جان من
و آنک دستک زن کند او جان کیست
❈۷❈
شمس تبریزی که نور اولیاست
با چنان عز و شرف سلطان کیست
کامنت ها