گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت

❈۱❈
جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت
جان چست شد که تا بپرد وین تن گران هم در زمین فروشد و بر آسمان نرفت
❈۲❈
جان میزبان تن شد در خانه گلین تن خانه دوست بود که با میزبان نرفت
در وحشتی بماند که تن را گمان نبود جان رفت جانبی که بدان جا گمان نرفت
❈۳❈
پایان فراق بین که جهان آمد این جهان اندر جهان کی دید کسی کز جهان نرفت
مرگت گلو بگیرد تو خیره سر شوی گویی رسول نامد وین را بیان نرفت
❈۴❈
در هر دهان که آب از آزادیم گشاد در گور هیچ مور ورا در دهان نرفت

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۴۵۴

تصاویر

کامنت ها

هنگامه حیدری
2015-02-09T12:29:37
در بیت آخر می فرماید: در هر دهان که آب از آزاد، یم گشاددر گور هیچ مور ورا در دهان نرفتبهتر است در نگارش میان ازاد و یم، کاما گذاشته شود. آب از کسی یا چیزی یا جایی گشادن: معنی کنایی نفع و فایده یا مددی از کسی یا چیزی یا جایی رسیدن را افاده می کند.می فرماید : در هر دهان که آب از دریای آزاد رسید و نفعی از دریای وجود لایزالی به هر دهانی رسید، هیچ موری در آن دهان در تاریکنای گور نخواهد رفت.در مجموع هر دهانی که معطر به عنابات ویژه ی حضرت حق شد، از گور ترسی نخواهد داشت.
همایون
2018-04-13T01:21:16
از شعر‌های مشکوک است، که ممکن است به دیوان شمس وارد شده باشد یا از شعر‌های قدیمی‌ است که با عرفان نوین شمسی‌ جلالی فاصله بسیار دارد