گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:شاه گشادست رو دیده شه بین که راست باده گلگون شه بر گل و نسرین که راست

❈۱❈
شاه گشادست رو دیده شه بین که راست باده گلگون شه بر گل و نسرین که راست
شاه در این دم به بزم پای طرب درنهاد بر سر زانوی شه تکیه و بالین که راست
❈۲❈
پیش رخ آفتاب چرخ پیاپی کی زد در تتق ابر تن ماه به تعیین که راست
ساغرها می‌شمرد وی بشده از شمار گر بنشد از شمار ساغر پیشین که راست
❈۳❈
از اثر روی شه هر نفسی شاهدی سر کشد از لامکان گوید کابین که راست
ای بس مرغان آب بر لب دریای عشق سینه صیاد کو دیده شاهین که راست
❈۴❈
هین که براقان عشق در چمنش می‌چرند تنگ درآمد وصال لایقشان زین که راست
سیمبر خوب عشق رفت به خرگاه دل چهره زر لایق آن بر سیمین که راست
❈۵❈
خسرو جان شمس دین مفخر تبریزیان در دو جهان همچو او شاه خوش آیین که راست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۴۶۱

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-01-16T23:32:47
این غزل را اگر با غزل زیر مقایسه کنیم که می‌‌گوید :ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین رابا احتیاط می‌‌توان گفت‌ این غزل پس از شمس است و آن دیگری پیش از آن سروده شده است اینجا شاه رو نمایی می‌‌کند و ماه وجود از ابر تن‌ بیرون آمده است و باده گگون و دسته گل و نسرین بکار می‌‌آیند چون وصال تنگ و نزدیک است ساغر‌ها پیاپی خالی‌ می‌‌شوند و هر لحظه شادی‌ای از راه می‌‌رسد و آیینی نو می‌‌آورد چون خسرو جان شمس دین که پادشه هر دو جهان است پیدا شده است و یگانگی در جان انسان پدید آمده است دیگر صحبت دویی نیست