گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بر شکرت جمع مگس‌ها چراست نکته لاحول مگسران کجاست

❈۱❈
بر شکرت جمع مگس‌ها چراست نکته لاحول مگسران کجاست
هر نظری بر رخ او راست نیست جز نظری کو ز ازل بود راست
❈۲❈
اسب خسان را به رخی پی بزن عشوه ده ای شاه که این روی ماست
عشوه و عیاری و جور و دغل تو نکنی ور کنی از تو رواست
❈۳❈
از تو اگر سنگ رسد گوهرست گر تو کنی جور به از صد وفاست
تیره نظر چونک ببیند دو نقش جامه درد نعره زند کاین صفاست
❈۴❈
چونک هر اندیشه خیالی گزید مجلس عشاق خیالش جداست
کعبه چو از سنگ پرستان پرست روی به ما آر که قبله خداست
❈۵❈
آنک از این قبله گدایی کند در نظرش سنجر و سلطان گداست
جز که به تبریز بر شمس دین روح نیاسود و نخفت و نخاست

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۵۰۳

تصاویر

کامنت ها

همایون
2020-09-01T23:48:20
از وجود جلال دین و رویداد ملاقات شمس، جهش عظیمی در عرفان ایران پدید می آید شمس عصاره عرفان کلاسیک زمانه است که بزرگانی چون بایزید، حلاج، سهروردی و ابن عربی و دیگران عصر طلایی آنرا ساخته بودندجلال دین نیز از تشنگان این فرهنگ بوداین دو اما راهی به دوره طلایی دیگری گشودند و خیالات تازه ای را پروراندند ممکن است کسان دیگری هم دور شمس بوده باشند که حتمن اینگونه بوده است یا از روی دوستی و یا دشمنی و آزارولی مهم دیدار شمس و جلال دین است که از ارزش والایی برخودار است و این غزل بر آن تاکید میکند، گویی اتفاق عظیمی روی داده است که حتی نمیتوان آنرا توضیح داد و بیان کرد ولی کارایی آن در آینده نشان داده خواهد شداز شمس میخواهد هر گونه که صلاح میدانی چه عشوه و چه دغل کاری کن که این کار صورت بگیرد و خود نیز همه کوشش خود را بخرج میدهد