گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات می‌رسد آب سیاه درمرو کآب حیات می‌رسد

❈۱❈
پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات می‌رسد آب سیاه درمرو کآب حیات می‌رسد
نوبت عشق مشتری بر سر چرخ می‌زند بهر روان عاشقان صد صلوات می‌رسد
❈۲❈
جمله چو شهد و شیر شو وز خود خود فقیر شو زانک ز شه فقیر را عشر و زکات می‌رسد
رحمت اوست کآب و گل طالب دل همی‌شود جذبه اوست کز بشر صوم و صلات می‌رسد
❈۳❈
در ظلمات ابتلا صبر کن و مکن ابا کآب حیات خضر را در ظلمات می‌رسد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۵۵۰

تصاویر

کامنت ها

رسته
2009-03-25T17:43:45
بیت 5غلط: کبدرست: کاب---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
همایون
2018-04-10T01:41:55
کلمات و واژه‌ها و ترکیبات حکایت از جلال دین پیش از ملاقات شمس و تحول نوین در او می‌‌کند هر چند سبک و سیاق شعر از نوع اشعار اوست ولی عرفان آن از دست کلاسیک و سنتی است، اگر مقایسه شود با آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
رازق
2023-10-03T19:11:45.2982663
ترجمه‌ی ترکی از عبدالباقی گلپینارلی   Kulağından pamuğu çıkar, kurtuluş sesi geliyorKaça suya dalma; abıhayat geliyor Müşteri’nin aşk nöbetini gökyüzünde çalıyorlarâşıkların canlarına yüzlerce salâvat gelmede Baştan başa bal ol, süt kesil; kendinden yok-yoksul olÇünkü yok-yoksul kişiye padişahtan öşür gelmede, zekât gelmede Balçık, gönül olmayı ister ya; onun rahmetindendirİnsan oruç tutar, namaz kılar ya, onun çekişindendir bu Belâlara uğrayış karanlıklarında sabret, çekinmeÇünkü Hızır’a da abıhayat karanlıklar diyarından geliyor