گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:خیال ترک من هر شب صفات ذات من گردد که نفی ذات من در وی همی اثبات من گردد

❈۱❈
خیال ترک من هر شب صفات ذات من گردد که نفی ذات من در وی همی اثبات من گردد
ز حرف عین چشم او ز ظرف جیم گوش او شه شطرنج هفت اختر به حرفی مات من گردد
❈۲❈
اگر زان سیب بن سیبی شکافم حوریی زاید که عالم را فروگیرد رز و جنات من گردد
وگر مصحف به کف گیرم ز حیرت افتد از دستم رخش سرعشر من خواند لبش آیات من گردد
❈۳❈
جهان طورست و من موسی که من بی‌هوش و او رقصان ولیکن این کسی داند که بر میقات من گردد
برآمد آفتاب جان که خیزید ای گران جانان که گر بر کوه برتابم کمین ذرات من گردد
❈۴❈
خمش چندان بنالیدم که تا صد قرن این عالم در این هیهای من پیچد بر این هیهات من گردد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۵۶۲

تصاویر

کامنت ها

گیو
2020-01-16T00:03:18
بیت اول را شاید بتوان از دید تصوف نظری اینچنین شرحی داد:گویا مولانا اشاره به این آیه دارد:39:42الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی… ):(خداست که نفسها را در هنگام مرگشان و نیز آنها را که نمرده اند در خوابشان ، بطورکامل می گیرد، پس هر یک از آنها که حکم مرگش رسیده باشد نگه می دارد و آن دیگری را به بدنش باز می گرداند تا مدتی معین)خیال ترک من هر شب صفات ذات من گردد که نفی ذات من در وی همی اثبات من گردددر اینمورد از قول دانشمند ارجمند توشیهیکو ایزوتسو در باره خیال و رؤیا از نظر عارف بزرگمند و همفکر مولانا ابن عربی می نویسد:عادتا تخیل به معنای نیرویی است که قادر به ایجاد یک تلقی گول زننده از حضور اشیایی است که یا در عالم خارج قرار ندارند و یا کلا غیر موجودند. لیکن تخیل برای ابن عربی قوه ای است که اشیائی را در ذهن احضار میکند…و در عالم محسوسات حاضر نیستند…این تخیل به صورتی مبهم و محجوب شأنی از حضرات (عوالم[تجلیات الهی]) بالای هستی را دیدنی می سازد…عملی درذهن مستقیما در ارتباط با عالم مثال…[که] عالمی حقیقی است که در آن صورتهای اشیاء به نحوی میان…روحانیت محض و مادیت صرف وجود دارند…عالم «مثال» همیشه موجود است و در هر لحظه بر ضمیر انسان کار میکند. لیکن آدمی معمولا به هنگام بیداری از این عالم آگاهی ندارد، [زیرا] به دلیل نیروهای مادی عالم خارجی تمرکز نمی یابد. تنها به هنگام خواب است که با به تعلیق در آمدن قوای مادی ذهن او، نیروی خیال قادر به درست عمل کردن است، و رؤیاهای صادقه (درست) پدید می آید. [باید رؤیا را درست تعبیر کرد]مولانا، 33:جمله خیالات جهان پیش خیال او دوانمانند آهن پاره‌ها در جذبه آهن رباو در مورد رؤیا بدین معنا، از بیان حافظ (61) یک نمونه:من گدا و تمنای وصل او هیهاتمگر به خواب ببینم خیال منظَر [دیدگاه، لقا] دوست