گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دگرباره سر مستان ز مستی در سجود آمد مگر آن مطرب جان‌ها ز پرده در سرود آمد

❈۱❈
دگرباره سر مستان ز مستی در سجود آمد مگر آن مطرب جان‌ها ز پرده در سرود آمد
سراندازان و جانبازان دگرباره بشوریدند وجود اندر فنا رفت و فنا اندر وجود آمد
❈۲❈
دگرباره جهان پر شد ز بانگ صور اسرافیل امین غیب پیدا شد که جان را زاد و بود آمد
ببین اجزای خاکی را که جان تازه پذرفتند همه خاکیش پاکی شد زیان‌ها جمله سود آمد
❈۳❈
ندارد رنگ آن عالم ولیک از تابه دیده چو نور از جان رنگ آمیز این سرخ و کبود آمد
نصیب تن از این رنگست نصیب جان از این لذت ازیرا ز آتش مطبخ نصیب دیگ دود آمد
❈۴❈
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بوی دل از تو کجا دیدی که بی‌آتش کسی را بوی عود آمد
همیشه بوی با عودست نه رفت از عود و نه آمد یکی گوید که دیر آمد یکی گوید که زود آمد
❈۵❈
ز صف نگریخت شاهنشه ولی خود و زره پرده‌ست حجاب روی چون ماهش ز زخم خلق خود آمد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۵۷۹

تصاویر

کامنت ها

حامد
2019-05-29T15:34:43
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بوی دل از تو..چقدر مولانا قشنگ گفته