گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید بیابد پاکی مطلق در او هر چه پلید آید

❈۱❈
رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید بیابد پاکی مطلق در او هر چه پلید آید
چه مقدارست مر جان را که گردد کفو مرجان را ولی تو آفتابی بین که بر ذره پدید آید
❈۲❈
هزاران قفل و هر قفلی به عرض آسمان باشد دو سه حرف چو دندانه بر آن جمله کلید آید
یکی لوحیست دل لایح در آن دریای خون سایح شود غازی ز بعد آنک صد باره شهید آید
❈۳❈
غلام موج این بحرم که هم عیدست و هم نحرم غلام ماهیم که او ز دریا مستفید آید
هر آن قطره کز این دریا به ظاهر صورتی یابد یقین می‌دان که نام او جنید و بایزید آید
❈۴❈
درآ ای جان و غسلی کن در این دریای بی‌پایان که از یک قطره غسلت هزاران داد و دید آید
خطر دارند کشتی‌ها ز اوج و موج هر دریا امان یابند از موجی کز این بحر سعید آید
❈۵❈
چو عارف را و عاشق را به هر ساعت بود عیدی نباشد منتظر سالی که تا ایام عید آید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۵۸۳

تصاویر

کامنت ها

نادر
2016-11-28T22:30:34
حس حضور، تجربه ی غریبی ست از بینهایت ...
نادر
2016-11-28T22:33:07
زمانی که به درستی درک کنی:هر سال زاده می شوی از سال قبل،هر روز زاده می شوی از روز قبل، ..."هر لحظه زاده می شوی از لحظه ی قبل"،آنگاه،"زنده ی جاوید” شده ای ...