گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد

❈۱❈
آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
از رنگ بلور تو شیرین شده جور تو هر چند که جور تو بس تند قدم دارد
❈۲❈
ای نازش حور از تو وی تابش نور از تو ای آنک دو صد چون مه شاگرد و حشم دارد
ور خود حشمش نبود خورشید بود تنها آخر حشم حسنش صد طبل و علم دارد
❈۳❈
بس عاشق آشفته آسوده و خوش خفته در سایه آن زلفی کو حلقه و خم دارد
گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن گفتا به صدف مانی کو در به شکم دارد
❈۴❈
تا نشکنی ای شیدا آن در نشود پیدا آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد
شمس الحق تبریزی بر لوح چو پیدا شد والله که بسی منت بر لوح و قلم دارد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۶۰۲

تصاویر

کامنت ها

همایون
2020-09-09T04:56:57
زندگی و جان با بی نهایت هم أرز یک یگرند راز هستی در این است که آن یک و یگانه در دل اجزا خود حضور دارد و این برای فهم ما راز گونه است در حالیکه همین حضور یک در دل بسیار، سازنده نامتناهیت است و پدید آورنده جان و زندگی است این از نظر اندیشه، حکمی فلسفی است به قول هگل نامتناهیت نسبت دیلکتیکی یک و بسیار است و فکر زندگی را در همین دیلکتیک منطقی میتوان بازیافت و زندگی خود این دیلکتیک است که جان را به تفکر دیالکتیکی (تحول معنوی و کیفی) وا میدارداین موضوع اما برای جلال دین با ملاقات شمس و ارتباط زنده ای که بین آنها بود دیگر تفکری فلسفی نبود بلکه تجربه ای آفاقی و انفسی بوده است
نادر..
2017-10-11T18:48:12
گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن،گفتا به صدف مانی کو دُر به شکم دارد..