مولانا:گویند به بلا ساقون ترکی دو کمان دارد ور زان دو یکی کم شد ما را چه زیان دارد
❈۱❈
گویند به بلا ساقون ترکی دو کمان دارد
ور زان دو یکی کم شد ما را چه زیان دارد
ای در غم بیهوده از بوده و نابوده
کاین کیسه زر دارد وان کاسه و خوان دارد
❈۲❈
در شام اگر میری زینی به کسی بخشد
جانت ز حسد این جا رنج خفقان دارد
جز غمزه چشم شه جز غصه خشم شه
والله که نیندیشد هر زنده که جان دارد
❈۳❈
دیوانه کنم خود را تا هرزه نیندیشم
دیوانه من از اصلم ای آنک عیان دارد
چون عقل ندارم من پیش آ که تویی عقلم
تو عقل بسی آن را کو چون تو شبان دارد
❈۴❈
گر طاعت کم دارم تو طاعت و خیر من
آن را که تویی طاعت از خوف امان دارد
ای کوزه گر صورت مفروش مرا کوزه
کوزه چه کند آن کس کو جوی روان دارد
❈۵❈
تو وقف کنی خود را بر وقف یکی مرده
من وقف کسی باشم کو جان و جهان دارد
تو نیز بیا یارا تا یار شوی ما را
زیرا که ز جان ما جان تو نشان دارد
❈۶❈
شمس الحق تبریزی خورشید وجود آمد
کان چرخ چه چرخست آن کان جا سیران دارد
کامنت ها