گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چونی و چه باشد چون تا قدر تو را داند جز پادشه بی‌چون قدر تو کجا داند

❈۱❈
چونی و چه باشد چون تا قدر تو را داند جز پادشه بی‌چون قدر تو کجا داند
عالم ز تو پرنورست ای دلبر دور از تو حق تو زمین داند یا چرخ سما داند
❈۲❈
این پرده نیلی را بادیست که جنباند این باد هوایی نی بادی که خدا داند
خرقه غم و شادی را دانی که که می‌دوزد وین خرقه ز دوزنده خود را چه جدا داند
❈۳❈
اندر دل آیینه دانی که چه می‌تابد داند چه خیالست آن آن کس که صفا داند
شقه علم عالم هر چند که می‌رقصد چشم تو علم بیند جان تو هوا داند
❈۴❈
وان کس که هوا را هم داند که چه بیچارست جز حضرت الاالله باقی همه لا داند
شمس الحق تبریزی این مکر که حق دارد بی مهره تو جانم کی نرد دغا داند

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۶۱۶

تصاویر

کامنت ها