گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن صبح سعادت‌ها چون نورفشان آید آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید

❈۱❈
آن صبح سعادت‌ها چون نورفشان آید آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید
خور نور درخشاند پس نور برافشاند تن گرد چو بنشاند جانان بر جان آید
❈۲❈
مسکین دل آواره آن گمشده یک باره چون بشنود این چاره خوش رقص کنان آید
جان به قدم رفته در کتم عدم رفته با قد به خم رفته در حین به میان آید
❈۳❈
دل مریم آبستن یک شیوه کند با من عیسی دوروزه تن درگفت زبان آید
دل نور جهان باشد جان در لمعان باشد این رقص کنان باشد آن دست زنان آید
❈۴❈
شمس الحق تبریزی هر جا که کنی مقدم آن جا و مکان در دم بی‌جان و مکان باشد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۶۱۹

تصاویر

کامنت ها

زینب
2015-03-03T17:08:38
سلام.به نظر می رسد مصراع آخر شعر کلمه ای اشتباه نگارشی دارد:»آن جا و مکان در دم بی جا و مکان باشد»در نسخه تاریخ ما بی جان و مکان آمده.
نادر
2017-01-01T06:27:25
مقیم عرش بودی ..نهایت، یک دو ساعت،به دنیایی مجازی وصل گشتی- که صد سالیست در ظاهر- *همین وادی که میخوانیم آنرا:" صحنه ی یکتا و بی چونِ هنرمندی" **تو گویی پرتو نوریگذر کرده است از منشور و اینکبی نهایت رنگ، رقصان استدر اینجا نغمه ی خود خوانده و راهی شوی، امّانیست زین پس صحنه ای برپا"تو"یی پیوسته پا بر جا ...در این بازی،بجز عشق و محبت هیچ معنایی حقیقی نیستتو بایدبی نهایت رنگها را،به شور عشق، دائم درهم آمیزیکه معنایی اصیل از خویشتن یابیو از سرگشتگی هایت رها گردی،... بسوی عرش برگردی-------------------------------* برداشتی از آیه 47 سوره حج** اشاره به شعر خانم"ژاله اصفهانی" با نگاهی متفاوت
یزدانپناه عسکری
2023-04-18T23:02:26.0085872
رقص دل دلْ نورِ جهان باشد جانْ در لَمَعان باشد این رَقص کُنان باشد آن دستْ زَنان آید