گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را

❈۱❈
بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
زبان سوسن از ساقی کرامت‌های مستان گفت شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را
❈۲❈
ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را
ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را
❈۳❈
سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را
درون مجمر دل‌ها سپند و عود می‌سوزد که سرمای فراق او زکام آورد مستان را
❈۴❈
درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی ز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان را
چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر که ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان را
که جان‌ها را بهار آورد و ما را روی یار آورد
ببین کز جمله دولت‌ها کدام آورد مستان را
❈۵❈
ز شمس الدین تبریزی به ناگه ساقی دولت به جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۶۲

تصاویر

کامنت ها

رضا
2017-01-16T14:27:13
که ساقی هر چه دریابد تمام آورد مستان را
فرهاد
2018-03-21T14:53:48
در مصرع دوم غزل "پیغامبر" وزن شعر را بهم میریزد به نظر می آید "پیغمبر" درست باشد.
نادر..
2018-04-11T21:19:38
جان‌ها را بهار آورد و ما را روی یار آورد...
یزدانپناه عسکری
2023-05-07T22:20:22.3330854
«سقاهم ربهم» خوردند و نام‏ و ننگ‏ گم‏ کردند - چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را درون مجمر دل‌ها سپند و عود می ‏سوزد - که سرمای فراق او زُکام آورد مستان را [یزدانپناه عسکری]*  «سقاهم ربهم» خوردند به منع و بذل مال - «به تجرید» قصد، سبیل آورد مستان را درون مجمر دل‌ها نور حق جاری – چه جای جائر  کج مال که وصل آورد مستان را 9/16 ؛1808/264