مولانا:در حلقه عشاق به ناگه خبر افتاد کز بخت یکی ماه رخی خوب درافتاد
❈۱❈
در حلقه عشاق به ناگه خبر افتاد
کز بخت یکی ماه رخی خوب درافتاد
چشم و دل عشاق چنان پر شد از آن حسن
تا قصه خوبان که بنامند برافتاد
❈۲❈
بس چشمه حیوان که از آن حسن بجوشید
بس باده کز آن نادره در چشم و سر افتاد
مه با سپر و تیغ شبی حمله او دید
بفکند سپر را سبک و بر سپر افتاد
❈۳❈
ما بنده آن شب که به لشکرگه وصلش
در غارت شکر همه ما را حشر افتاد
خونی بک هجران به هزیمت علم انداخت
بر لشکر هجران دل ما را ظفر افتاد
❈۴❈
گفتند ز شمس الحق تبریز چه دیدیت
گفتیم کز آن نور به ما این نظر افتاد
کامنت ها