مولانا:از بهر خدا عشق دگر یار مدارید در مجلس جان فکر دگر کار مدارید
❈۱❈
از بهر خدا عشق دگر یار مدارید
در مجلس جان فکر دگر کار مدارید
یار دگر و کار دگر کفر و محالست
در مجلس دین مذهب کفار مدارید
❈۲❈
در مجلس جان فکر چنانست که گفتار
پنهان چو نمیماند اضمار مدارید
گر بانگ نیاید ز فسا بوی بیاید
در دل نظر فاحشه آثار مدارید
❈۳❈
آن حارس دل مشرف جان سخت غیورست
با غیرت او رو سوی اغیار مدارید
هر وسوسه را بحث و تفکر بمخوانید
هر گمشده را سرور و سالار مدارید
❈۴❈
یاقوت کرم قوت شما بازنگیرد
خود را گرو نفس علف خوار مدارید
العزه لله جمیعا چو شنیدیت
خاطر به سوی سبلت و دستار مدارید
❈۵❈
چون اول خط نقطه بد و آخر نقطه
خود را تبع گردش پرگار مدارید
در مشهد اعظم به تشهد بنشینید
هش را به سوی گنبد دوار مدارید
❈۶❈
انکار بسوزد چو شهادت بفروزد
با شاهد حق نکرت انکار مدارید
یک نیم جهان کرکس و نیمیش چو مردار
هین چشم چو کرکس سوی مردار مدارید
❈۷❈
آن نفس فریبنده که غرست و غرورست
هین عشق بر آن غره غرار مدارید
گه زلف برافشاند و گه جیب گشاید
گلگونه او را به جز از خار مدارید
❈۸❈
او یار وفا نبود و از یار ببرد
آن ده دله را محرم اسرار مدارید
او باده بریزد عوضش سرکه فروشد
آن حامضه را ساقی و خمار مدارید
❈۹❈
ما حلقه مستان خوش ساقی خویشیم
ما را سقط و بارد و هشیار مدارید
گر ناف دهی پشک فروشد عوض مشک
آن ناف ورا نافه تاتار مدارید
❈۱۰❈
چون روح برآمد به سر منبر تذکیر
خود را سپس پرده گفتار مدارید
کامنت ها