مولانا:کی باشد کاین قفس چمن گردد و اندرخور گام و کام من گردد
❈۱❈
کی باشد کاین قفس چمن گردد
و اندرخور گام و کام من گردد
این زهر کشنده انگبین بخشد
وین خار خلنده یاسمن گردد
❈۲❈
آن ماه دو هفته در کنار آید
وز غصه حسود ممتحن گردد
آن یوسف مصر الصلا گوید
یعقوب قرین پیرهن گردد
❈۳❈
بر ما خورشید سایه اندازد
وان شمع مقیم این لگن گردد
آن چنگ نشاط ساز نو یابد
وین گوش حریف تن تنن گردد
❈۴❈
در خرمن ماه سنبله کوبیم
چون نور سهیل در یمن گردد
خمهای شراب عشق برجوشد
هنگام کباب و بابزن گردد
❈۵❈
سیمرغ هوای ما ز قاف آید
دام شبلی و بوالحسن گردد
هر ذره مثال آفتاب آید
هر قطره به موهبت عدن گردد
❈۶❈
هر بره ز گرگ شیر آشامد
هر پیل انیس کرگدن گردد
ز انبوهی دلبران و مه رویان
هر گوشه شهر ما ختن گردد
❈۷❈
هر عاشق بیمراد سرگشته
مستغرق عشق باختن گردد
چون قالب مرده جان نو یابد
فارغ ز لفافه و کفن گردد
❈۸❈
آن عقل فضول در جنون آید
هوش از بن گوش مرتهن گردد
جان و دل صد هزار دیوانه
از بوسه یار خوش دهن گردد
❈۹❈
آن روز که جان جمله مخموران
ساقی هزار انجمن گردد
وان کس که سبال میزدی بر عشق
در عشق شهیر مرد و زن گردد
❈۱۰❈
در چاه فراق هر کی افتادهست
ره یابد و همره رسن گردد
باقیش مگو درون دل میدار
آن به که سخن در آن وطن گردد
کامنت ها