گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند هین که آمد دود غم تا خلق را غمگین کند

❈۱❈
قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند هین که آمد دود غم تا خلق را غمگین کند
ای تو رنگ عافیت زیرا که ماه از خاصیت سنگ‌ها را لعل سازد میوه را رنگین کند
❈۲❈
پرده بردار ای قمر پنهان مکن تنگ شکر تا بر سیمین تو احوال ما زرین کند
عشق تو حیران کند دیدار تو خندان کند زانک دریا آن کند زیرا که گوهر این کند
❈۳❈
از میان دل صبوحی کآفتابت تیغ زد گردن جان را بزن گر چرخ را تمکین کند
چشم تو در چشم‌ها ریزد شرابی کز صفا زان سوی هفتاد پرده دیده را ره بین کند
❈۴❈
گر شبی خلوت کنی گویم من اندر گوش تو لطف‌هایی را که با ما شه صلاح الدین کند

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۳۹

تصاویر

کامنت ها

همایون
2020-10-30T20:13:16
از غزل های ناب صلاح دینیبسیار زیبا، فرح بخش، دل نشین، راه نما و شیرینچرا حیرت و حیرانی خوب است و بر شگفتی و کنجکاوی برتری دارد؟ زیرا دیدار دوست را خندان و شیرین میکند و چشم را خاصیتی می بخشد که نادیدنی ها را و پرده پوش ها رامی بیند و جان را از هر محدودیتی رها میسازدجلال دین هرچه بدست آورده است نتیجه هم نشینی با دوست های جانی بوده است و فرهنگ تازه ای به انسان عطا کرده است