گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چون رسیدش چشم بد کز چشم‌ها مستور بود

❈۱❈
آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چون رسیدش چشم بد کز چشم‌ها مستور بود
شادی شب‌های ما کز مشک و عنبر پرده داشت شادی آن صبح‌ها کز یار پرکافور بود
❈۲❈
از فراز عرش و کرسی بانگ تحسین می‌رسید تا به پشت گاو و ماهی از رخش پرنور بود
هر طرف از حسن او بدلیلیی کاسد شده ذره ذره همچو مجنون عاشق مشهور بود
❈۳❈
دل به پیش روی او چون بایزید اندر مزید جان در آویزان ز زلفش شیوه منصور بود
شمع عشق افروز را یک بار دیگر اندرآر کوری آن کس که او از عشرت ما دور بود
❈۴❈
ساقیی با رطل آمد مر مرا از کار برد تا ز مستی من ندانستم که رشک حور بود
نقش شمس الدین تبریزیست جان جان عشق کاین به دفترهای عشق اندر ازل مسطور بود

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

صاف
2008-03-21T20:30:27
هر طرف از حسن از بدلیلیی کاسد شدهذره ذره همچو مجنون عاشق مشهور بودهر طرف از حسن او بدلیلیی کاسد شده---پاسخ: با تشکر از شما، مطابق نظر شما در بیت مذکور «از» با «او» جایگزین شد.