گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گیرا نبود ساقیت بیگانه بود و آن شه زیبا نبود

❈۱❈
رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گیرا نبود ساقیت بیگانه بود و آن شه زیبا نبود
یا به قاصد رو ترش کردی ز بیم چشم بد بر کدامین یوسف از چشم بد آن غوغا نبود
❈۲❈
چشم بد خستش ولیکن عاقبت محمود بود چشم بد با حفظ حق جز باطل و سودا نبود
هین مترس از چشم بد وان ماه را پنهان مکن آن مه نادر که او در خانه جوزا نبود
❈۳❈
در دل مردان شیرین جمله تلخی‌های عشق جز شراب و جز کباب و شکر و حلوا نبود
این شراب و نقل و حلوا هم خیال احولست اندر آن دریای بی‌پایان به جز دریا نبود
❈۴❈
یک زمان گرمی به کاری یک زمان سردی در آن جز به فرمان حق این گرما و این سرما نبود
هین خمش کن در خموشی نعره می‌زن روح وار تو کی دیدی زین خموشان کو به جان گویا نبود

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۴۴

تصاویر

کامنت ها

مجید
2020-10-01T17:37:47
یه سایتی متن کامل این شعر رو اینطور نوشته بود تخصصی تو شعر ندارم اصالتشو نمیتونستم تشخیص بدم. ماجرا رو هم به رویارویی منصور حلاج با جزامی ها و روزه مرتبط دونسته بود:آن شب که دلی بود به میخانه نشستیمآن توبه صدساله به پیمانه شکستیماز آتش دوزخ نهراسیم که آن شبما توبه شکستیم ولی دل نشکستیمرو ترش کردی مگر دی ، باده‌ات گیرا نبودساقیت بیگانه بود و آن شه زیبا نبودیا به قاصد رو ترش کردی ز بیم چشم بدبر کدامین یوسف از چشم بدان غوغا نبودچشم بد خستش ولیکن عاقبت محمود بودچشم بد با حفظ حق جز باطل و سودا نبودهین مترس از چشم بد وان ماه را پنهان مکنآن مه نادر که او در خانه جوزا نبوددر دل مردان شیرین جمله تلخی‌های عشقجز شراب و جز کباب و شکر و حلوا نبوداین شراب و نقل و حلوا هم خیال احولستاندر آن دریای بی‌پایان بجز دریا نبودیک زمان گرمی به کاری یک زمان سردی در آنجز به فرمان حق این گرما و این سرما نبودهین خمش کن در خموشی نعره می‌زن روح وارتو کی دیدی زین خموشان کو به جان گویا نبود