گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:شاد شد جانم که چشمت وعده احسان نهاد ساده دل مردی که دل بر وعده مستان نهاد

❈۱❈
شاد شد جانم که چشمت وعده احسان نهاد ساده دل مردی که دل بر وعده مستان نهاد
چون حدیث بی‌دلان بشنید جان خوشدلم جان بداد و این سخن را در میان جان نهاد
❈۲❈
برج برج و خانه خانه جویم آن خورشید را کو کلید خانه از همسایگان پنهان نهاد
مشک گفتم زلف او را زین سخن بشکست زلف هندوی زلفش شکسته رو به ترکستان نهاد
❈۳❈
من نیم سلطان ولیکن خاک پای او شدم خاک پای خویشتن را او لقب سلطان نهاد
همچو گربه عطسه شیری بدم از ابتدا بس شدم زیر و زبر کو گربه در انبان نهاد
❈۴❈
گفت ار تو زاده شیری نه‌ای گربه برآ بردر انبان شیر در انبان درون نتوان نهاد
من چو انبان بردریدم گفت آن انبان مرا چون تویی را هر که گربه دید او بهتان نهاد
❈۵❈
شمس تبریزیست تابان از ورای هفت چرخ لاجرم تاب نوآیین بر چهارارکان نهاد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۵۰

تصاویر

کامنت ها

مشتاق
2019-07-23T06:55:02
سلام و خسته نباشید از صاحب نظران میشه یکی این بیت را توضیح بده ..ممنون میشم:بردر انبان شیر در انبان درون نتوان نهاد
بابک کریمی
2020-10-29T20:04:55
درودانبان {فرهنگ فارسی عمید : (اسم) [پهلوی: anbân] ‹انبانه، هنبان› 'ambān کیسۀ بزرگ که از پوست دباغی‌شدۀ بز یا گوسفند درست کنند.}گفت ار تو زاده شیری ، نه‌ای گربه برآ :(گفت اگر تو از شیر زاده شدی و شیرزاده هستی ، گربه نیستی ، بیرون بیا و نمایان شو ) بر در انبان( انبان یا کیسه را پاره کن) ، شیر در انبان درون ، نتوان نهاد :(شیر را درون انبان یا کیسه نمیتوان قرار داد و نگه داشت یا محدود کرد)این معنای ساده و واژه به واژه این بیت است ، اینکه قصد از انبان و شیر و ... چیست؟ خود را در جایگاه اظهار نظر نمیبینم اما فکر میکنم تا اندازه زیادی بستگی به اطلاعات ، تفکر و نگاه به مولانا و برداشت و دریافت از سروده هایش داشته و هر خواننده در خور اندیشه ها و احساسات درونی خود میتواند دریافت و استفاده ای از اشعار داشته باشد.