گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:هر زمان کز غیب عشق یار ما خنجر کشد گر بخواهم ور نخواهم او مرا اندرکشد

❈۱❈
هر زمان کز غیب عشق یار ما خنجر کشد گر بخواهم ور نخواهم او مرا اندرکشد
همچو پره و قفل من چون جفت گردم با کسی همچو مرغ کشته آن دم پرم از من برکشد
❈۲❈
کفر و دین عاشقانش هم رقوم عشق اوست حاش لله کان رقم بر طایفه دیگر کشد
چون گشاید باگشادم چون ببندد بسته‌ام گوی میدان خود کی باشد تا ز چوگان سر کشد
❈۳❈
همچو ابراهیم گاهم جانب آتش برد همچو احمد گاهم از آتش سوی کوثر کشد
گویی آتش خوشتر آید مر تو را یا کوثرش خوشترم آنست کان سلطان مرا خوشتر کشد
❈۴❈
آب و آتش خوشتر آمد رنج و راحت داد اوست زین سبب‌ها ساخت تا بر دیده‌ها چادر کشد
دوست را دشمن نماید آب را آتش کند مؤمنی را ناگهان در حلقه کافر کشد
❈۵❈
سرخوشان و سرکشان را عشق او بند و گشاست سرکشان را موکشان آن عشق در چنبر کشد
بر حذر باید بدن گر چه حذر هم داد اوست آن حذر او داد کز بهر بچه مادر کشد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۵۱

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-06-19T10:41:57
زین سبب‌ها ساخت تا بر دیده‌ها چادر کشد..