گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آنچ روی تو کند نور رخ خور نکند و آنچ عشق تو کند شورش محشر نکند

❈۱❈
آنچ روی تو کند نور رخ خور نکند و آنچ عشق تو کند شورش محشر نکند
هر کی بیند رخ تو جانب گلشن نرود هر کی داند لب تو قصه ساغر نکند
❈۲❈
چون رسد طره تو مشک دگر دم نزند چون رسد پرتو تو عقل دگر سر نکند
مالک الملک چنان سنجق عشاق فراشت که کسی را هوس ملکت سنجر نکند
❈۳❈
تاب آن حسن که در هفت فلک گنجا نیست جز که آهنگ دل خسته لاغر نکند
دل ویران که در و گنج هوای ابدیست رخ عاشق ز چه رو همچو رخ زر نکند
❈۴❈
من ندانم تو بگو آه چه باشد آن چیز که دلارام به یک غمزه میسر نکند
توبه کردم که نگویم من از آن توبه شکن هر کی بیند شکنش توبه دیگر نکند
❈۵❈
یا رب ار صبر نیابد ز تو دل ز آتش عشق تا ابد قصه کند قصه مکرر نکند
گر چه با خاک برابر کند او قالب ما خاک ما را به دو صد روح برابر نکند

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۷۸۷

تصاویر

کامنت ها

قیدی
2013-05-19T15:21:12
بعد از بیت توبه کردم که .... بیت زیر جا مانده است:قیمت فهم من است این نیود قیمت عشقجز که گوهر صنما قیمت گوهر نکند