مولانا:صنما گر ز خط و خال تو فرمان آرند این دل خسته مجروح مرا جان آرند
❈۱❈
صنما گر ز خط و خال تو فرمان آرند
این دل خسته مجروح مرا جان آرند
عاشقان نقش خیال تو چو بینند به خواب
ای بسا سیل که از دیده گریان آرند
❈۲❈
خنک آن روز خوشا وقت که در مجلس ما
ساقیان دست تو گیرند و به مهمان آرند
صوفیان طاق دو ابروی تو را سجده برند
عارفان آنچ نداری بر تو آن آرند
❈۳❈
چشم شوخ تو چو آغاز کند بوالعجبی
آدم کافر و ابلیس مسلمان آرند
بت پرستان رخ خورشید تو را گر بینند
بر قد و قامت زیبای تو ایمان آرند
❈۴❈
شمهای گر ز تو در عالم علوی برسد
قدسیان رقص بر این گنبد گردان آرند
گر بدین عاشق دلسوخته مسکینی
شکری زان لب چون لعل بدخشان آرند
❈۵❈
جان و دل هر دو فدای شکرستان تو باد
آب حیوان چو از آن چاه زنخدان آرند
شمس تبریز اگر بلبل باغ ارمی
باش تا قوت تو از روضه رضوان آرند
کامنت ها