گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند کاری که بی‌تو گیرم والله که زار ماند

❈۱❈
گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند کاری که بی‌تو گیرم والله که زار ماند
گر خمر خلد نوشم با جام‌های زرین جمله صداع گردد جمله خمار ماند
❈۲❈
در کارگاه عشقت بی‌تو هر آنچ بافم والله نه پود ماند والله نه تار ماند
تو جوی بی‌کرانی پیشت جهان چو پولی حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند
❈۳❈
عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصل‌هایی تا فصل‌ها بسوزد جمله بهار ماند

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۵۷

تصاویر

کامنت ها

پیرایه یغمایی
2014-11-05T05:21:18
تو جوی بی‌کرانی پیشت جهان چو پولیپول: همان پل باشد .به گویش بلخ امروز هم پل با واو مجهول تلفظ می‌شود، یعنی مصوت اوی کشیده دارد.
سلام جو
2018-04-13T07:24:27
و در جای دیگر چه زیبا حضرت مولانا، اجابت خواسته خود را به تصویر کشیده است:امروز جمال تو بر دیده مبارک باد/بر ما هوس تازه پیچیده مبارک بادگل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد/ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک بادخوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده/دل بر در این خانه لغزیده مبارک بادنوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم/نوروز و چنین باران باریده مبارک بادبی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو/از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد.خدا می داند. شاید دیدار شمس هم در بهار اتفاق افتاده و آن بهار، فصل ثابت باقی عمر مولوی شده است.
محدث
2018-06-14T05:10:56
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصل‌هایی...عالی، عالی، عالی...
هو
2018-06-14T03:50:47
السلام علیک یا ربیع الانام و نضرة الایام