گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آمد بهار خرم و رحمت نثار شد سوسن چو ذوالفقار علی آبدار شد

❈۱❈
آمد بهار خرم و رحمت نثار شد سوسن چو ذوالفقار علی آبدار شد
اجزای خاک حامله بودند از آسمان نه ماه گشت حامله زان بی‌قرار شد
❈۲❈
گلنار پرگره شد و جوبار پرزره صحرا پر از بنفشه و که لاله زار شد
اشکوفه لب گشاد که هنگام بوسه گشت بگشاد سر و دست که وقت کنار شد
❈۳❈
گلزار چرخ چونک گلستان دل بدید در رو کشید ابر و ز دل شرمسار شد
آن خار می‌گریست که ای عیب پوش خلق شد مستجاب دعوت او گلعذار شد
❈۴❈
شاه بهار بست کمر را به معذرت هر شاخ و هر درخت از او تاجدار شد
هر چوب در تجمل چون بزم میر گشت گر در دو دست موسی یک چوب مار شد
❈۵❈
زنده شدند بار دگر کشتگان دی تا منکر قیامت بی‌اعتبار شد
اصحاب کهف باغ ز خواب اندرآمدند چون لطف روح بخش خدا یار غار شد
❈۶❈
ای زنده گشتگان به زمستان کجا بدیت آن سو که وقت خواب روان را مطار شد
آن سو که هر شبی بپرد این حواس و روح آن سو که هر شبی نظر و انتظار شد
❈۷❈
مه چون هلال بود سفر کرد آن طرف بدری منور آمد و شمع دیار شد
این پنج حس ظاهر و پنج دگر نهان لنگ و ملول رفت و سحر راهوار شد
❈۸❈
بربند این دهان و مپیمای باد بیش کز باد گفت راه نظر پرغبار شد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۷۱

تصاویر

کامنت ها