گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گر عید وصل تست منم خود غلام عید بهر تست خدمت و سجده و سلام عید

❈۱❈
گر عید وصل تست منم خود غلام عید بهر تست خدمت و سجده و سلام عید
تا نام تو شنیدم شد سرد بر دلم از غایت حلاوت نام تو نام عید
❈۲❈
ای شاد آن زمان که درآید وصال تو تا ما ز گنج وصل تو بدهیم وام عید
تا آفتاب چهره زیبات دررسید صبحی شود ز صبح جمال تو شام عید
❈۳❈
در یمن و در سعادت و در بخت و در صفا ای پرتو خیال تو بوده امام عید
ای سجده‌ها به پیش درت واجبات عید وی دیده خویشتن ز تو قایم خرام عید
❈۴❈
جام شراب وصل تو پر کن ز فضل خود تا کام جان روا شود از جام و کام عید
اندر رکاب تو چو روان‌ها روا شوند در وی کجا رسد به دو صد سال گام عید
❈۵❈
آمد ز گرد راه تو این عید و مژده داد جانم دوید پیش و گرفته لگام عید
دانست کز خدیو اجل شمس دین بود این فرو این جلالت و این لطف عام عید
❈۶❈
لیکن کجاست فر و جمال تو بی‌نظیر خود کی شوند دلشدگان تو رام عید
تبریز با شراب چنان صدر نامدار بر تو حرام باشد بی‌شبهه تو جام عید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۷۵

تصاویر

کامنت ها

علی صدارت
2017-03-13T01:11:41
به نظرم لازم است بین" فر" و کلمۀ بعدش "و" فاصله باشدیعنی "این فرو این جلالت و این لطف عام عید" به "این فر و این جلالت و این لطف عام عید" تغییر کند