گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از رسن زلف تو خلق به جان آمدند بهر رسن بازیش لولیکان آمدند

❈۱❈
از رسن زلف تو خلق به جان آمدند بهر رسن بازیش لولیکان آمدند
در دل هر لولیی عشق چو استاره‌ای رقص کنان گرد ماه نورفشان آمدند
❈۲❈
در هوس این سماع از پس بستان عشق سروقدان چون چنار دست زنان آمدند
بین که چه ریسیده‌ایم دست که لیسیده‌ایم تا که چنین لقمه‌ها سوی دهان آمدند
❈۳❈
لولیکان قنق در کف گوشه تتق وز تتق آن عروس شاه جهان آمدند
شاه که در دولتش هر طرفی شاهدی سینه گشاده به ما بهر امان آمدند
❈۴❈
شیوه ابرو کند هر نفسی پیش ما گر چه که از تیر غمز سخته کمان آمدند
شب رو و عیار باش بر سر هر کوی از آنک زیر لحاف ازل نیک نهان آمدند
❈۵❈
جانب تبریز در شمس حقم دیده‌اند ترک دکان خواندند چونک به کان آمدند

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۸۶

تصاویر

کامنت ها

بابک
2019-12-21T17:08:55
زلف و گیس پیچان یا جعد ، رسنیست که بازی کنان صنم ، دل همه را شکار میکند . زلف پیچان ، رسن عشقست . از رسن زلف تو ، خلق بجان آمدند بهر رسن بازیش، لولیکان آمدند در دل هر لولئی ، عشق چو استاره ای رقص کنان گرد ماه ، نورفشان آمدند لولیکان ِ قنق ، در کف ، گوشه تتق وز تتق آن عروس ، شاه جهان آمدند ( قنق = همان سبک شده قوناق و قوناس است، که به معنای مهمان است، ولی در اصل مقارنه هلال ماه و پروین است )