گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود در دل و در دیده‌ها همچو نظر می‌رود

❈۱❈
زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود در دل و در دیده‌ها همچو نظر می‌رود
چشم چو مریخ او مست ز تاریخ او جان به سوی ناوکش همچو سپر می‌رود
❈۲❈
ابروی چون سنبله بی‌خبرست از مهش گر خبرستش چرا فوق قمر می‌رود
ذره چرا شد سوار بر سر کره هوا چون سوی تو آفتاب جمله به سر می‌رود
❈۳❈
آن زحل از ابلهی جست زبردستیی غافل از آن کاین فلک زیر و زبر می‌رود
دل ز شب زلف تو دید رخ همچو روز زین شب و روز او نهان همچو سحر می‌رود
❈۴❈
ترک فلک گاو را بر سر گردون ببست کرد ندا در جهان کی به سفر می‌رود
جامه کبود آسمان کرد ز دست قضا این قدرش فهم نی کو به قدر می‌رود
❈۵❈
خاک دهان خشک را رعد بشارت دهد کابر چو مشک سقا بهر مطر می‌رود
اختر و ابر و فلک جنی و دیو و ملک آخر ای بی‌یقین بهر بشر می‌رود
❈۶❈
پنبه برون کن ز گوش عقل و بصر را مپوش کان صنم حله پوش سوی بصر می‌رود
نای و دف و چنگ را از پی گوشی زنند نقش جهان جانب نقش نگر می‌رود
❈۷❈
آن نظری جو که آن هست ز نور قدیم کاین نظر ناریت همچو شرر می‌رود
جنس رود سوی جنس بس بود این امتحان شه سوی شه می‌رود خر سوی خر می‌رود
❈۸❈
هر چه نهال ترست جانب بستان برند خشک چو هیزم شود زیر تبر می‌رود
آب معانی بخور هر دم چون شاخ تر شکر که در باغ عشق جوی شکر می‌رود
❈۹❈
بس کن از این امر و نهی بین که تو نفس حرون چونش بگویی مرو لنگ بتر می‌رود
جان سوی تبریز شد در هوس شمس دین جان صدفست و سوی بحر گهر می‌رود

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۸۸

تصاویر

کامنت ها

همایون
2022-01-22T08:57:08.4462326
این غزل همچون صدفی است که بدنبال گوهر میگردد و سرانجام آنرا در غزل دیگری می یابد گوهری صیقل شده و بسیار خوش تراش با شروعی این گونه: بانگ زدم من که دل مست کجا می‌رود گفت شهنشه خموش جانب ما می‌رود گفتم تو با منی دم ز درون می‌زنی پس دل من از برون خیره چرا می‌رود گفت که دل آن ماست رستم دستان ماستسوی خیال خطا بهر غزا می‌رود 🌺