گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت درید نیم شبی ناگهان صبح قیامت دمید

❈۱❈
صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت درید نیم شبی ناگهان صبح قیامت دمید
واسطه‌ها را برید دید به خود خویش را آنچ زبانی نگفت بی‌سر و گوشی شنید
❈۲❈
پوست بدرد ز ذوق عشق چو پیدا شود لیک کجا ذوق آن کو کندت ناپدید
فقر ببرده سبق رفته طبق بر طبق باز کند قفل را فقر مبارک کلید
❈۳❈
کشته شهوت پلید کشته عقلست پاک فقر زده خیمه‌ای زان سوی پاک و پلید
جمله دل عاشقان حلقه زده گرد فقر فقر چو شیخ الشیوخ جمله دل‌ها مرید
❈۴❈
چونک به تبریز چشم شمس حقم را بدید گفت حقش پر شدی گفت که هل من مزید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۹۰

تصاویر

کامنت ها

بابک
2020-01-25T16:20:40
ویژگی عشق به علت اصل فرشکرد بودنش ، آنست که انسان ، نو می‌شود، و خود را ، بی هیچ واسطه ای، با چشم خود می‌بیند . سایه انداختن هما ، این نقش بیواسطه بودن عشق ( وای به = عشق ) را دارد . سایه هما ، یک واسطه نیست . یک واسطه ، سایه هما نیست . اینست که در اشعار مولوی دیده می‌شود که آفتاب ، سایه هماست . نور آفتاب که واسطه نمی‌خواهد . عشق که اصل فرشکرد هست ، مرگ ندارد .
نادر..
2018-05-11T19:29:02
واسطه‌ها را برید، دید به خود خویش را...