گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید مور فروشد به گور چتر سلیمان رسید

❈۱❈
وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید مور فروشد به گور چتر سلیمان رسید
این فلک آتشی چند کند سرکشی نوح به کشتی نشست جوشش طوفان رسید
❈۲❈
چند مخنث نژاد دعوی مردی کند رستم خنجر کشید سام و نریمان رسید
جادوکانی ز فن چند عصا و رسن مار کنند از فریب موسی و ثعبان رسید
❈۳❈
درد به پستی نشست صاف ز دردی برست گردن گرگان شکست یوسف کنعان رسید
صبح دروغین گذشت صبح سعادت رسید جان شد و جان بقا از بر جانان رسید
❈۴❈
محنت ایوب را فاقه یعقوب را چاره دیگر نبود رحمت رحمان رسید
دزد کی باشد چو رفت شحنه ایمان به شهر شحنه کی باشد بگو چون شه و سلطان رسید
❈۵❈
صدق نگر بی‌نفاق وصل نگر بی‌فراق طاق طرنبین و طاق طاق شوم کان رسید
مفتعلن فاعلات جان مرا کرد مات جان خداخوان بمرد جان خدادان رسید
❈۶❈
میوه دل می‌پزید روح از او می‌مزید باد کرم بروزید حرف پریشان رسید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۸۹۵

تصاویر

کامنت ها

نگار
2020-05-14T09:30:28
روزهای خوب در راه است...
همایون
2017-12-07T02:00:48
این گونه دیدن یعنی‌ کامل شدن در هستی‌ و این که هستی‌ در بطن خود زیبایی نهفته‌ای دارد بی‌ آنکه ظاهر شود مرد خدا دان اون را می‌‌بیند بر عکس مرد خدا خوان که همیشه از خدا طلبی داردسام و نریمان و رستم خوی پهلوان دارند و هرگز از خدا طلب روزمره ندارند بلکه در راه پهلوانی خود هر گاه که نیاز باشد خدا را یاد می‌‌کند و خدا هم بصورت سیمرغ به یاری می‌‌آید و در این تردیدی نیست آنکه یگانه است همواره می‌‌رسد غیبت نمی‌‌کندجان عاشق این را خوب می‌‌داند برای همین پهلوانی می‌‌کند
علیرضا فلاحت پیشه
2017-04-04T17:53:21
این شعر را بهرام گودرزی در آهنگی بسیاز زیبا و دلنشین اجرا کرده است. اگر کسی از نشانه ی این سرود جهت دریافت نمودن اطلاعی دارد لطفاً قید نماید.