گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد گر این درخت بخندد از آن بهار چه باشد

❈۱❈
اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد گر این درخت بخندد از آن بهار چه باشد
وگر به پیش من آید خیال یار که چونی حیات نو بپذیرد تن نزار چه باشد
❈۲❈
شکار خسته اویم به تیر غمزه جادو گرم به مهر بخواند که ای شکار چه باشد
چو کاسه بر سر آبم ز بی‌قراری عشقش اگر رسم به لب دوست کوزه وار چه باشد
❈۳❈
کنار خاک ز اشکم چو لعل و گوهر پر شد اگر به وصل گشاید دمی کنار چه باشد
بگفت چیست شکایت هزار بار گشادم ز بهر ماهی جان را هزار بار چه باشد
❈۴❈
من از قطار حریفان مهار عقل گسستم به پیش اشتر مستش یکی مهار چه باشد
اگر مهار گسستم وگرچه بار فکندم یکی شتر کم گیری از این قطار چه باشد
❈۵❈
دلم به خشم نظر می‌کند که کوته کن هین اگر بجست یکی نکته از هزار چه باشد
چو احمدست و ابوبکر یار غار دل و عشق دو نام بود و یکی جان دو یار غار چه باشد
❈۶❈
انار شیرین گر خود هزار باشد وگر یک چو شد یکی به فشردن دگر شمار چه باشد
خمار و خمر یکستی ولی الف نگذارد الف چو شد ز میانه ببین خمار چه باشد
❈۷❈
چو شمس مفخر تبریز ماه نو بنماید در آن نمایش موزون ز کار و بار چه باشد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۰۱

تصاویر

کامنت ها

حامد زرین قلمی
2017-04-13T18:53:58
اصلاحات :اگر رسم به لب (یار) کوزه وار چه باشد ****ز (بحر) ماهی جان را هزار بار چه باشد ****یکی شتر چو نباشد از این قطار چه باشد*****دلم به خشم نظر بر زبان عقل نمایدکه گر بجست ......****انار دانه اگر خود ، هزار باشد و گر یک ****چو شمس در شب تبریز ، ماه نو بنماید
حامد زرین قلمی
2017-04-13T18:58:52
کنار خاک ز اشکم چو جویبار روانم
هادی رنجبران
2021-12-23T20:19:05.226604
6. در این بیت به اشتراک حروف واژه¬های «خمار» و «خمر» و جناس موجود بین آنها توجه داشته و تنها «الف» را متفاوت و مانع یکی شدن این حروف دانسته است. با توجّه به دیدگاه عرفانی مولانا، می¬توان «الف» را نماد دانست برای آنچه که بین انسان و خدا فاصله می¬اندازد و انسان و خدا را از هم جدا می¬سازد.