گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد ز روی پشت و پناهی که پشت‌ها همه رو شد

❈۱❈
ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد ز روی پشت و پناهی که پشت‌ها همه رو شد
دگر نشینم هرگز برای دل که برآید کجا برآید آن دل که کوی عشق فروشد
❈۲❈
موکلان چو آتش ز عشق سوی من آیند به سوی عشق گریزم که جمله فتنه از او شد
که در سرم ز شرابش نه چشم ماند نه خوابش به دست ساقی نابش مگر سرم چو کدو شد
❈۳❈
به خوان عشق نشستم چشیدم از نمک او چو لقمه کردم خود را مرا چو عشق گلو شد
سبو به دست دویدم به جویبار معانی که آب گشت سبویم چو آب جان به سبو شد
❈۴❈
نماز شام برفتم به سوی طرفه رومی چو دید بر در خویشم ز بام زود فروشد
سر از دریچه برون کرد چو شعله‌های منور که بام و خانه و بنده به جملگی همه او شد
❈۵❈
نهیم دست دهان بر که نازکست معانی ز شمس مفخر تبریز سوخت جان و همو شد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۰۲

تصاویر

کامنت ها