گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد تو هم به صلح گرایی اگر خدا بگمارد

❈۱❈
اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد تو هم به صلح گرایی اگر خدا بگمارد
هزاران عاشق داری به جان و دل نگرانت که تا سعادت و دولت که را به تخت برآرد
❈۲❈
ز عشق عاشق مفلس عجب فتند لئیمان که آنچ رشک شهان شد گدا امید چه دارد
عجب مدار ز مرده که از خدا طلبد جان عجب مدار ز تشنه که دل به آب سپارد
❈۳❈
عجب مدار ز کوری که نور دیده بجوید و یا ز چشم اسیری که اشک غربت بارد
ز بس دعا که بکردم دعا شدست وجودم که هر که بیند رویم دعا به خاطر آرد
❈۴❈
سلام و خدمت کردم مرا بگفت که چونی مهم مس چه برآید چو کیمیا نگذارد
چگونه باشد صورت به وفق فکر مصور چگونه می‌شود انگور گر کفش نفشارد

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۰۳

تصاویر

کامنت ها

هانیه سلیمی
2018-08-09T12:21:35
به نظر میرسد در مصرع اول بیت دوم به جای هزاران، بایستی هزار باشد(به جهت رعابت وزن) هزار عاشق داری به جان و دل نگرانتدر دو غزل بعدی( 904 و 905) نیز که بر همین وزن است، کلمه ی هزاران وجود ندارد و در هر دو غزل، هزار آمده.