گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیا که ساقی عشق شراب باره رسید خبر ببر بر بیچارگان که چاره رسید

❈۱❈
بیا که ساقی عشق شراب باره رسید خبر ببر بر بیچارگان که چاره رسید
امیر عشق رسید و شرابخانه گشاد شراب همچو عقیقش به سنگ خاره رسید
❈۲❈
هزار چشمه شیر و شکر روان شد از او شکاف کرد و به طفلان گاهواره رسید
هزار مسجد پر شد چو عشق گشت امام صلوه خیر من النوم از آن مناره رسید
❈۳❈
بریز دیگ حلیماب را که کاسه رسید گشاده هل سر خم را که دردخواه رسید
چو آفتاب جمالش به خاکیان درتافت زحل ز پرده هفتم پی نظاره رسید
❈۴❈
شدیم جمله فریدون چو تاج او دیدیم شدیم جمله منجم چو آن ستاره رسید
شدیم جمله برهنه چو عشق او زد راه شدیم جمله پیاده چو او سواره رسید
❈۵❈
چو پاره پاره درآمد به لطف آن دلبر بدان طمع دل پرخون پاره پاره رسید
بده زبان و همه گوش شو در این حضرت شتاب کن که پی گوش گوشواره رسید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۱۵

تصاویر

کامنت ها

پیرایه یغمایی
2012-03-21T02:34:47
بیت پنجم را لطفا ً اصلاح بفرمایید :بریز دیگ حلیماب را که کاسه رسیدگشاده هل سر خم را که دردخواره رسیددردخواره به جای دردخواه
بابک پرتو
2020-03-05T15:24:34
یک پری که در منطق الطیر عطار، سیمرغ، در آغاز درچین ، میاندازد، یا یک پری که سیمرغ به زال، درفرود آوردنش به زمین ، می‌دهد ، یک برقیست که میدرخشد ، یا یک شعله ایست که آتش را در وجود انسان ، برمیافروزد . هم‌چنین در تبری، به برق ناگهانی ، سـن جـل گفته می‌شود، که به معنای تکه های بریده شده از سیمرغ است . برق یا درخش یا آذرخش ، نوریست یا شعله ایست ، که تبدیل به یک بُن ، و یا تخم آتش وتخم فروغ= اخگر می‌گردد ، که نا پیدا و ناگرفتنی می‌شود . این‌ روشنی ناگهانی ، یک تخمه می‌شود که خوشه همه روشنیها در آن پوشیده است ، و از آن خواهد روئید .
نادر..
2017-11-30T20:56:18
چو پاره پاره درآمد به لطف آن دلبر،بدان طمع دل پرخون پاره پاره رسید..
همایون
2022-01-16T22:15:29.4382997
فریدون پادشاه مهر است و سرزمین عشق و مهر را بنیان می گذارد، سرزمین یاران که ایران می شود نامش با آمدن شاه همه شاه می شوند و با آمدن پهلوان همه پهلوان خمیره انسان اینگونه است در سرزمین شاهان شاه است و در سرزمین دیوان دیو اگر سنگ خاره باشی وقتی شراب عشق بیاید عقیق میگردی