گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:درخت و برگ برآید ز خاک این گوید که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید

❈۱❈
درخت و برگ برآید ز خاک این گوید که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار که چیست قیمت مردم هر آنچ می‌جوید
❈۲❈
بشو دو دست ز خویش و بیا بخوان بنشین که آب بهر وی آمد که دست و رو شوید
زهی سلیم که معشوق او به خانه اوست به سوی خانه نیاید گزاف می‌پوید
❈۳❈
به سوی مریم آید دوانه گر عیسیست وگر خر است بهل تا کمیز خر بوید
کسی که همره ساقیست چون بود هشیار چرا نباشد لمتر چرا نیفزوید
❈۴❈
کسی که کان عسل شد ترش چرا باشد کسی که مرده ندارد بگو چرا موید
تو را بگویم پنهان که گل چرا خندد که گلرخیش به کف گیرد و بینبوید
❈۵❈
بگو غزل که به صد قرن خلق این خوانند نسیج را که خدا بافت آن نفرسوید

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۱۶

تصاویر

کامنت ها

بیژن
2019-12-24T17:26:47
که گلرخیش به کف گیردوبسی بوید
سروش sabetjavad@yahoo.com
2017-11-10T11:54:01
انبوییدن. [ اُم ْ دَ ] (مص ) بو کردن ، کذا فی شرفنامه. (مؤید الفضلاء) . || در قنیه منقول از حاشیه ٔ زفان گویاست که انبوییدن ستایش و بانگ کردن [ است ] چنانکه انبویدن (کذا). (مؤید الفضلاء). و رجوع به انبوییدن شود.