مولانا:مها به دل نظری کن که دل تو را دارد که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
❈۱❈
مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمیگنجد
که چون تو یار دلارام خوش لقا دارد
❈۲❈
همیرسد به گریبان آسمان دستش
که او چو سایه ز ماه تو مقتدا دارد
به آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
چرا دلیر نباشد حذر چرا دارد
❈۳❈
چرا به پنجه کمرگاه کوه را نکشد
کسی که ز اطلس عشق خوشت قبا دارد
تو خود جفا نکنی ور کنی جفا بر دل
بکن بکن که به کردار تو رضا دارد
❈۴❈
چرا نباشد راضی بدان جفای لطیف
که او طراوت آب و دم صبا دارد
در آتش غم تو همچو عود عطاریست
دل شریف که او داغ انبیا دارد
❈۵❈
خمش خمش که سخن آفرین معنی بخش
برون گفت سخنهای جان فزا دارد
کامنت ها