مولانا:میان باغ گل سرخهای و هو دارد که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
❈۱❈
میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
❈۲❈
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد
چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل
کسی که ساقی باقی ماه رو دارد
❈۳❈
به باغ جمله شراب خدای مینوشند
در آن میانه کسی نیست کو گلو دارد
عجایبند درختانش بکر و آبستن
چو مریمی که نه معشوقه و نه شو دارد
❈۴❈
هزار بار چمن را بسوخت و بازآراست
چه عشق دارد با ما چه جست و جو دارد
وجود ما و وجود چمن بدو زندهست
زهی وجود لطیف و ظریف کو دارد
❈۵❈
چراست خار سلحدار و ابر روی ترش
ز رشک آن که گل سرخ صد عدو دارد
چو آینهست و ترازو خموش و گویا یار
ز من رمیده که او خوی گفت و گو دارد
کامنت ها